خاطرات آرنولد شوارزنگر
آرنولد شوارزنگر مردی که نام پرورش اندام را زینت می بخشد و در تمامی دوران به عنوان محبوبترین و خوش استیل ترین و بهترین مرد این رشته بین صاحب نظران این رشته شناخته شده است. دارنده ۷ مجسمه ساندو در کلکسیون افتخارات خود است و از نظر کمیتی بعد از کلمن ولی هنی در جایگاه سوم قرار میگیرد. در وصف آرنی کبیر همین بس که اولین عنوان مستر المپیای خود را در سال ۱۹۷۰ زمانی که تنها ۲۳ سال سن داشت تصاحب نمود، سنی که بدنسازان امروزی حاضر در مستر المپیا حتی هنوز حرفه ای نشده اند و آخرین مجسمه ساندو را در ۳۳ سالگی تصاحب نمود.
این موارد فقط در گفتن راحت به زبان می آیند اگر و فقط اگر از این حیث بخواهیم آرنی کبیر با رونی کلمن افسانه ای مقایسه کنیم میبینیم که کلمن اولین عنوان مستر المپیای خود را در سن ۳۴ سالگی کسب نموده و در ۲۷ سالگی موفق به دریافت کارت حرفه ای خود شد و در اولین مسابقه ای که در رده حرفه ای IFBB Chicago 1992 شرکت کرد مقامی بهتر از عنوان یازدهمی این مسابقات نتوانست کسب کند. و این در حالی است که آرنی کبیر در سن ۲۱ سالگی در سال ۱۹۶۸ در مسابقات حرفه ای مستر یونیورس در اولین ره آورد حرفه ای خود به مقام دومی دست پیدا کرد. با یک حساب سر انگشتی ساده ببینیم اگر آرنولد می خواست تا سنی که کلمن مسابقه میداد در مسابقات شرکت کند … چند عنوان مستر المپیا رو کسب میکرد ؟!!!
سرجیو الیوا مرد سیه چرده ای که آقای اسطوره <آرنولد کبیر> به استاد بودن این مرد در جنگ های روانی قبل از مسابقات اعتراف نموده است.
به گفته آقای اسطوره فراخی و پهنای عضلات پشت سرجیو وحشتناک است و آرنی کبیر از بازگو کردن خاطره ای در مسابقات مستر ۱۹۶۹ که مغلوب جنگ روانی سرجیو شده است همیشه به عنوان یکی از خاطرات بد دوران مسابقاتش یاد میکند. “ذکر خاطره آقای اسطوره: در سال ۱۹۶۹ سرجیو حقه ای به من زد و نشان داد که جنگ روانی واقعی چیست. در آن مسابقه در حالی که سرجیو شانه هایش را داخل داده بود پشت صحنه به اطراف میرفت و خود را خیلی باریک نشان میداد و کت بلندی هم پوشیده بود، من فکر کردم که پشت او زیاد بزرگ نیست. او به گوشه ای رفت تا روغن روی بدنش بمال، من هنوز نمیتوانستم خوب او را ببینم. وقتی که او از تاریکی به سمت روشنایی روی صحنه میرفت به من گفت: به من خوب نگاه کن و عضلات لاتیسموس خود را گسترش داد، سوگند میخورم که چنین عضلات لاتیسموسی را از آن زمان به بعد در هیچ یک از بدنسازان ندیده ام. این هم روش او برای خراب کردن روحیه دیگران بود. و مرتب به من میگفت هی به این فیگور من نگاه کن و کنترل کامل را به راحتی در دست داشت و من هیچ شانسی برای برنده شدن نداشتم. اما به خاطر داشته باشید که او به خاطر داشتن چنین بدنی میتوانست این کار را انجام دهد و مسلما اگر شخص دیگری سعی میکرد چنین کاری را با من انجام دهد به او میخندیدم.”