سخن اول این شماره از مجله بدنسازی بادی فول:
روزی که فدراسیون جهانی بدنسازی و پرورش اندام رشته بادی کلاسیک را به منظور کاهش انتقادها به پرورش اندام در مورد مصرف بیش از حد پپتاید ها و دارو های هورمونی ایجاد کرد اهالی بدنسازی بسیار خوشحال شدند که افراد و علاقمندان بیشتری با مصرف داروی کمتر جذب این رشته خواهند شد و فضای این رشته سالمتر خواهد شد.
چندی بعد رشته فیزیک هم به منظور رقابت و نمایش بدن های ساحلی و شبه مانکن ایجاد شد تا اینجا عملکرد آنها قابل درک بود.
ولی این اواخر چند رشته دیگر هم اضافه نمودند که نه دلیل و نیازی احساس میشد نه هیچ فلسفه و توجیهی دارد و حتی این رشته های جدید موجب تخریب و بی محتوا کردن قهرمانی رشته های قبلی میشود.
فیزیک کلاسیک و ماسکولار فیزیک و احتمالا رشته های بعدی شور و نشاط قهرمانی و جذابیت رقابت ها را گرفته است به شکلی که امروز شاهدیم نفرات مسابقات بدنسازی با همان تعداد شاید هم کمتر در چندین رشته تقسیم میشوند و این یعنی کمیت ثابت و کیفیت بسیار ضعیف.
به نظر میرسد داوران هم در قضاوت گیج شده اند که تفاوت رقابت در آنها چیست؟ و برای چه این رشته های اضافه شد فلسفه آن چیست؟
اگر به گفته مسولان فدراسیون جهانی کشور ما پایتخت بدنسازی آماتور جهان است و در مسابقات اکثر شهرها بزرگ و مطرح آن در هر دسته وزنی ۴ نفر شرکت کننده باشند و ۳ نفر مدال بگیرند این مدال ها چه ارزشی دارد آیا معنی مسابقه بدنسازی “مدال برای همه” شده؟
اساساً این همه رقابت در سطح جهان با عناوین مستر المپیا و … هم نیازی نیست و باعث کاهش ارزش قهرمان شدن است.
به نظر میرسد فدراسیون جهانی بدنسازی برای افزایش جذابیت و کسب درآمدهای از دست رفته حرفه ای به خطای فاحشی دچار شده که باید هرچه زود تر آن را اصلاح کند تا بلایی که سر کاراته آمد و صد رشته و سبک شد به سر بدنسازی نیاید.
نویسنده: اصغر مرادی