* خیلیها اصرار دارند که به دنیای حرفهای ها وارد شوی. نظرت چیست؟
ـ البته. وارد خواهم شد. اما برخیها که انتقاد میکنند که چرا در ایران حرفهای ها کم هستند و چرا ورزشکاران حرفهای نمیشوند باید بگویم که کدام شرایط حرفهای وجود دارد؟ مؤسسات و کمپانیهای فعال در این رشته و افرادی که ذینفع هستند چه سرمایهگذاری کردهاند که ورزشکارانی امثال من و بیتالله و… بخواهند در این سطح از بدنسازی وارد شده و باقی بمانند؟
اسم نمیآورم اما ۲ کمپانی به اصطلاح قدرتمند در ایران درخواست کردند که در صورت حرفهای شدن با من قرارداد ببندند و پیشنویس قرارداد توهینآمیزشان را نیز ارسال کردند. آنها میخواهند با پرداخت ماهی حدود ۳۰۰ دلار آن هم بهصورت مکمل غذایی مثلاً یک ورزشکار حرفهای در اختیار آنها باشد.
من خیلی ناراحت شدم وقتی که میبینم چنین طرز فکری وجود دارد که یک بدنساز حرفهای که میبایست تمام سال را وقف آمادگی خود کند و هزینههای چند ده میلیونی کند طوری که نمیتواند حتی به خانوادهاش برسد، در ازای ماهی ۳۰۰ دلار مکمل غذایی باید در اختیار شرکت به اصطلاح اسپانسر باشد.
در ایران شرایط حرفهای بین صاحبان کالا و فعالان اقتصادی این رشته وجود ندارد.
بدنسازان حرفهای ما تعدادشان کم است و این تعداد هم نمیتوانند در بلند مدت از پس مخارج بالای بدنسازی حرفهای برآیند.
* دوست داری اسطوره آماتور باشی یا یک حرفهای معمولی؟
ـ دوست دارم همیشه مردم خاطره خوبی از قهرمانی های من داشته باشند و تلاش میکنم در هر زمینهای راه موفقیت را طی کنم.
* استیل بدنی ات برای حرفهایها مناسب است؟
ـ بله. در سفری که به آمریکا رفتم با خیلیها صحبت کردم. میلوش، شان ری، هنی رامبد، چارلز گلاس و دوریان یتس بدنم را دیدند و خیلی استقبال کردند که وارد حرفهایها شوم. حتی دوریان یتس پیشنهاد داد که به باشگاهش بروم تا چند ماهی را با او تمرین کنم تا از این طریق سریعتر موفق شوم.
* اگر برگردی به گذشته مسیر ارزشی ات را تغییر میدادی؟
ـ در ابتدا باید بگویم خدا را شکر میکنم که افتخار کسب کردم و با این افتخار باعث خوشحالی مردم، دوستانم و خانوادهام شدم و در عین حال سالم هستم.
اما وقتی مرور میکنم میبینم بدنسازی هنوز جایگاهش را نه در ایران بلکه در دنیا به دست نیاورده است و من میتوانستم با این همه زحمت، تلاش و هزینه در یک رشته دیگر معروفتر، پردرآمدتر و مورد احترام بیشتری قرار بگیرم.
بله، رشتهام را عوض میکردم در برخی رشتهها هم استعداد خوبی داشتم رشتههایی که المپیکی بودند.
* از بدنسازان داخلی کدام بدنها را دارای آینده خوبی میبینی؟
ـ من چند سالی است مسابقات داخلی را از نزدیک ندیدم ولی بیتالله که الآن هم به جایگاه بالایی رسیده و حسن رهنمائیان آیندههای خوبی خواهند داشت. البته باید بگویم فیزیک ایرانی برای این رشته فیزیک برتر محسوب میشود و ما استعدادهای خوبی داریم.
* با کدام بدنساز خارجی ارتباط داری؟
ـ با گوستاو بادل خیلی ارتباط دارم. همچنین با شهریار کمالی دوریان یتس و دنیس ولف هم ارتباط دارم.
* آیا در رده سنی پیشکسوتان شرکت میکنی؟
ـ نه، اصلاً من در آماتورها کارم را تمام کردم و به نظرم با این همه عوارض زیبا نیست که بدنسازان در سنین خیلی بالا خودشان را برای رقابت در معرض چنین خطراتی قرار دهد.
* خداحافظی با دنیای رقابتهای آماتوری برایت سخت است؟
ـ خیر، سخت نیست. چون من تمام تلاش خودم را کردم و مدالهای مختلفی را بهدست آوردم. خلائی در کارنامهام نیست.
* نظرت در مورد فدراسیونهای ABBF و WBPF چیست؟
ـ چرخیدن دور خود.
* چرا در سالن مسابقات حضور نداری؟
ـ چون دعوت نشدم. خودم هم مدتی درگیر مسابقات خودم بودم و در این مدت تمرکزم بیشتر روی تمریناتم بود. همچنین این اواخر درگیریهای شغلیام بیشتر شده.
* چرا تیم نمیدهی؟
ـ من به صورت انفرادی نفر میسازم. دوست ندارم تیم بدهم چرا که هر وقت شاگردی از طرف من شناسایی شده با برخورد بدی از سوی برخی مسئولین برگزاری روبرو میشود.
* چرا؟
ـ من نمیدانم چه هیزم تری به برخی افراد فروختم و چه بی احترامی به آنها کردهام که با من بد هستند و ظلمش را در حق شاگردانم روا میکنند.
من اگر بیاحترامی بهکسی کردم باید من را به بزرگی خودشان ببخشند نه اینکه به شاگردانم بیاحترامی کنند و حقش را ضایع کنند. من به همه شاگردانم توصیه میکنم که در مسابقات اسمی از من نیاورند.
* از شاگردانت کدام موفق بودند؟
ـ من به عناوین کاری ندارم و معیار موفقیتم داوری رقابتهای داخلی نیست به نظرم عباس پیسپار بهترین پیشرفت را پیش من داشت او یک بدن ۱۰۰ کیلوگرم عالی است. برادرم محمود هم بعد از چند سال دوری خیلی خوب پیشرفت کرد و قهرمان شد.
* رابطهات با رافائل و سازمان IFBB چگونه است؟
ـ رابطهخیلی خوب و نزدیکی دارم. هفتهای یک بار با رافائل در تماس هستم. لازم است برای اولین بار از طریق بشیر اعلام کنم از سوی IFBB من به عنوان رئیس کمیته ورزشکاران و قهرمانان منصوب شدم از این رو هر قهرمانی که هر مورد، سؤال و اشکال و یا شکایتی دارد میتواند با من تماس بگیرد. من هم موارد را با مسئولین IFBB در میان گذاشته و برطرف میکنم.
* چرا نماینده IFBB در ایران نشدی؟
ـ آقای رافائل از من خواست ولی من قبول نکردم. قبل از تغییر تحولات اخیر فدراسیون ایران با آقای پورعلیفرد و آقای افضلی صحبت کردم ایشان موافق بودند که IFBB را هم داشته باشیم. قرار شد که من به عنوان واسطه شرایط را فراهم کنم. اما بحث تبدیل فدراسیون به انجمن باعث شد در کارها وقفهای بیافتد. اما در نهایت اگر فدراسیون باشد ورزشکاران بهصورت تیم ملی با هزینه و بودجه فدراسیون راهی رقابتها خواهند شد. اما اگر انجمن شود باز هم از طریق انجمن اقدام میکنیم و تیم اعزام میشود. در هر صورت مطمئن باشید شرایط را برای حضور تیم ایران در IFBB فراهم خواهم کرد.
* چرا از تیم قطر شرکت کردی و بعد یک دوره با تیم ایران حضور داشتی و بعد دوباره رابطهات با فدراسیون تیره شد؟
ـ قبل از تأسیس فدراسیون پرورشاندام تیم ایران برای اعزام مشکلات زیادی داشت. آن موقع ۳ سال بود که تیم اعزام نشد و محروم بودیم. از سویی سن قهرمانی من هم در حال گذر بود و برای قهرمانی من محدودیت وجود داشت.
قطر از حضور من در تیمش استقبال کرد و امکانات رفاهی و مالی فراهم کرد ولی تمام خواسته من این بود که هر سال مسابقه بدهم.
طی ۴ سال قراردادم عناوین قهرمانی زیادی به دست آوردم. از طرفی در ایران فدراسیون مستقل شده بود.
با آقای پورعلیفرد صحبت کردم که از تیم ایران شرکت کنم. پورعلیفرد گفت که نمیتوانیم مثل قطر پول بدهیم ولی شرایط را برای راهاندازی باشگاه فراهم میکنیم ولی من فقط میخواستم که شأن من حفظ شود و در اردو برخورد خوبی با من بشود نه اینکه هر هفته بخواهند بدنم را بازبینی کنند و بگویند فلان تمرین را انجام بده یا وزنت را کم کن و… ولی درنهایت اینطور نشد. در نهایت باشگاهم را از دست دادم و از مسئولین خواستم جایی را برای اجاره باشگاه برایم فراهم کنند که پایگاهی برای کسب درآمد داشته باشم. فدراسیون آن زمان ۲ باشگاه داشت یکی در شهرک امید و یکی در منطقه سعادتآباد.
از آنها خواستم یکی از این باشگاهها را به من به عنوان اجاره بدهند و من هم بیشتر از درآمدشان از باشگاه اجاره پرداخت کنم ولی برخورد بدی کردند. در مسابقات هم همانطور که گفتم کمیته فنی برخورد خوبی نداشت. در نهایت آقای پورعلیفرد در تلویزیون مصاحبه کردند و گفتند که من درخواست پول کردم آن هم مبلغی زیاد.
* از فدراسیون پیشنهاد مربیگری تیم ملی، داوری، عضویت فنی و… داشتی؟
ـ خیر.
* آخرین بار چه زمانی در ایران رقابت کردید؟
ـ سال ۱۳۷۹، تهران رقابتهای کشوری.
* آن زمان بهترین رقیبت چه کسی بود؟
ـ آقایان مجید سرایی، هاشم کیخسروی، محسن قرآننویس، صولت عبدی، محسن عباسپور، علی شیرازی در وزن من بودند همه خوب بودند. رقابتها جالب و خاطرات خیلی خوبی داشتم.
* در حال حاضر با کدام بدنساز بیشتر دوست هستی؟
ـ رضا سلطانی.
* و نقطه قوت بدنت کدام عضله است؟
ـ به نظر من یک بدنساز باید دارای تناسب اندام باشد و تمام عضلاتش قوی باشد. نقطه قوت در بدنسازی معنی ندارد بلکه خودش میتواند یک نکته منفی باشد.
* نقطه ضعف داری؟
ـ درگذشته عضلات پشت و زیربغلم که با تمرین توانستم تا حد زیادی برطرف کنم. روی ساق پایم هم تمرکز دارم تا با بقیه بدنم متناسب شود.
* چند تا برادر هستید؟
ـ ما ۵ برادر هستیم. محسن برادر بزرگ که ورزشکار نیست. حسن متولد ۱۳۴۷ سال گذشته قهرمان مسابقات آسیایی Nabba شد همچنین قهرمان بادیکلاسیک اروپا و قهرمانی پیشکسوتان بادیکلاسیک Nabba هم شد.
محمود متولد ۱۳۵۴ وکیل و لیسانس حقوق است او بعد از وقفه طولانی در رقابتهای آسیایی IFBB دوم شد.
برادر آخر رضا متولد ۱۳۵۷ است او سال گذشته در مسابقات جهانی پرورشاندام روی ویلچر با اقتدار قهرمان جهان شد. او در اوج پیشرفت بدنسازی تصادف کرد و دچار ضایعه نخاعی شد. این تصادف ۲ ساعت بعد از قهرمانیاش در رقابتهای استانی رخ داد.
* حرفه اصلی ات چیست؟
ـ باشگاهداری. مؤسسه فرهنگی ورزشی را به صورت باشگاههای زنجیرهای گسترش میدهیم. در حال حاضر در مشهد ۵ شعبه و در تهران ۴ شعبه داریم که به زودی پنجمین شعبهاش را افتتاح میکنیم و هر کسی هم که تمایل داشته باشد میتواند از استان خود اقدام کند تا با ما جهت تأسیس باشگاه مشارکت کند.
* دوست داری پسرت بدنسازی کار کند؟
ـ نه. با چنین شرایطی هرگز. دوست دارم در رشته تنیس یا گلف وارد شود. به همین خاطر برنامهریزی هم انجام دادم. البته اگر در آینده بدنسازی را برای کمک به رشته اصلیاش دنبال کند مخالفتی ندارم.
* پس چطور بقیه جوانان را تشویق میکنید؟
ـ من کسی را تشویق نمیکنم. من صداقت دارم و اول به همه میگویم که رشته سختی است. آسیب دارد و هزینه بالایی هم دارد. دلم برای کسانیکه در این ورزش آسیب میبینند میسوزد البته کسانی که این ورزش را برای زیباییاندام و رفع نقص ظاهری انجام میدهند راهنمایی میکنم. همچنین قهرمانانی را که اصرار دارند نیز مربیگری میکنم.
* وزن مسابقه و حالت عادی شما نزدیک به هم است چگونه با همان وزن در مدت کوتاهی حجم بالایی میگیرید؟
ـ در مورد وزنم باید بگویم که ژنتیکم اینطور است. من با روش خاصی که دارم سایزی میگیرم که مثلاً با ۸۸ کیلو وزن میتوانم در دسته ۱۰۰+ کیلوگرم رقابت کنم و قهرمان شوم. پرورش اندام یعنی با وزنی که داری بتوانی بیشترین حجم را بهدست آوری.
* در مورد مصرف مکملها و داروها چه نظری داری؟
ـ مصرف بیرویه مکملها عمر قهرمانی را کم میکند و فشار مالی روی ورزشکار زیاد میشود.
الآن مبتدیها دوزهایی از مکمل مصرف میکنند که در دنیای حرفهایها وجود ندارد. مقدار جذب مکمل در بدن معمول است بقیه از طریق کبد و کلیهها دفع میشود و به این اعضا فشار میآورد و آسیب میرساند.
* به مکملها اعتقاد داری؟
ـ هر مکملی به نوبه خود در یک مقطع میتواند به کمک بدنساز بیاید جایی که نمیشود از غذای طبیعی استفاده کرد مکملها وارد میشوند. ولی به نظر من تا وقتی غذای طبیعی باشد جایی برای مکملها وجود ندارد.